آبی فیروزه ای
|
||
آزموده را دوباره آزمودن خطاست *** این را دیـــــده ام بارها به راست مثالش بارها دیدم در داستان هاست *** مصطفیِِِِِ غاز کباب و امنیه مامورهاست دشمنان را یک بار باید شناخت *** گر شناختی اعتماد کردن خطاست غاز را خوردند همکـــــــــــاران،پس *** اعتماد کردن به آزموده خطاست گر دوست یافتی او را خوب شناس *** کِه گوید او از دشمن جداست؟ هم اکنون دشمنم راه دگر یافت *** بدو گفت جنگ نرم کز او برخواست در این جنگ همه چیز هست خیلی نرم *** چنان که گویی جشنی بر پاست کِه گوید دشمن حتماً تیر دارد؟ کِه گوید دست او شمشیر دارد؟ <<اطلس>>
درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید پيوندها
تبادل لینک
هوشمند |
||
|